"خیال"
در قهوه خانه
خیال شاعر متصاعد می شود
از لای دو انگشتش
"هنر"
من
_ شاعری که سیگار نمی کشد _
چقدر با هنر فاصله دارم
***چه شیرینی با برکتی است روی میزتان،استاد
***همینطور که"همین زنجره تا صبح" را که میخواندم،به مثنوی ها رسیدم و...
رسیدم به "چشمه و پریماه" وآنقدر خواندم که نزدیک بود خیلمان گل بدهد: چشمه ای و بیدی و .. پدید آید و ...تازه یادم آمد که آیا پریزاد من دختری ساده بود یا نه؟
حافظ و شمس و مولوی و... احتمالا شاکی شده باشند از دست ما
به گمانم بیش از بیست بار شد(دفعات خوانش)
من میگم:این مثنوی شبیه غزل راه می رود
شما چی میگید؟
در این چشمه گم شد پریزاد من
که امروز رفته ست از یاد من
ضمنن، طـــــــامات به روز است،سری بزنید
همین چشمه بود و همین بید پیر
همین جا،همین سایه ی دلپذیر
همین جوی از نقره ایینه بند
ردیف سپیدارهای بلند
همین کوه سنگی ستبر و گران
همین دره شب چر آهوان
همین خلوت پر هیاهو همین
همین تنگه ی کبک و تیهو همین
همین مأمن عشق و دلدادگی
من وطرز زیبایی از زندگی
پریزاد من دختری ساده بود
و چون سایه ی بید افتاده بود
دلش نقره داغ آتش یادها
به جا مانده ای از پریزادها
من سایبان بلوط و بنه
پریماه و قصر بلور _ آینه
من و عشق خامی هوسناک،آه
پریماه و پر سوده ی خاک،آه
یکی شیشه طاقت ،یکی سنگ تاب
یکی اشک شبها،یکی آفتاب
نگاهش گل سرخ گیسوی عشق
دلش صحن زیبای مشکوی عشق
شبی چشمه لبریز مهتاب بود
دلم سر به دامان او خواب بود
شب نقره ای در هوس می تپید
دلم نبض گل در قفس می تپید
لبش یک نمک خنده گل باز شد
به نام ((پری))عشق آغاز شد
غمی ناگهان،در دلم ریشه کرد
ازآن پس دلم عاشقی پیشه کرد
غزل در زبانم جنون _ تازه شد
شب خلوتم محو خمیازه شد
مرا بهت فانی شدن در گرفت
تنم بوی بال کبوتر گرفت
سماعی مرا در سحر تاب داد
به آرامشم نبض گرداب داد
نشستم،شکستم،دگرگون شدم
و از هیأت خویش بیرون شدم
پری من ،پری من ،پری وار من
پر از مولوی شمس و عطار من
پر از شبلی و بو سعید و جنید
پر از خرمی های شبهای عید
پر از سعدی و حافظ و بایزید
وخواند آتش عشق((هل من مزید))
دلم گر چه یک دشت تفتیده بود
((به صحرا شدم،عشق باریده بود))
c
در آن چشمه گم شد پریماه من
که هرگز نرفته ست از یاد من
دکتر غلامرضا کافی
***من که دلم نمی خواست به این زودی ها تمام بشود...
دل است دیگر،چکارش کنیم
سلام. ممنون که آمدید. خواهم خواندتان عزیز.
درود بر شما
می گفت از طراوت آه پدر بزرگ
از امتداد رفتن راه پدربزرگ
با چشم های عاشق و سوز ترانه اش
می دید انتهای نگاه پدربزرگ
انگشت های کودک معصوم و اشک شوق
منتظر نقدتان هستم
یا علی
(((ببخشید دندانتان توی گردن من است!)))
سلام دوست خوبم! به روزم با کلی شعر و مطلب و خبر و ...
(((به چیزهای قشنگی که هست فکر بکن!!)))
....الف. لام. میم....
«مهدی موسوی» بودن غمگین است!
....الف. لام. میم....
میمون، به دُمت نگاه کن!
....الف. لام. میم....
«PMS» مخفف وضعیت پست مدرن «Post Modern Situation» نیست بلکه ...
....الف. لام. میم....
«همین است که عقل من ادراک می کند»
«شمس» دارد زندگی ام را زیر و رو می کند
....الف. لام. میم....
PLOP!
او داشت قِل می خورد!
....الف. لام. میم....
شماره چهارم فصلنامهی همین فردا بود چاپ شد
(به زمان با دید غیرخطی نگاه کنید!)
.....
(((شاعر ان خوب به بهشت می روند، شاعران بد به همه جا!)))
(نقدی متفاوط!! و ... راجع به برگزاری جشنواره های شعر کشور)
پوتین برای سربازان جدید
...
(((پرنده ی نخی ام زیر چرخ خیاطی)))
...
و دیگر هیچ!
با درود
به روز هستم با یک بحر طویل و منتظر نقدتان
در پناه قلم
مثل سگی که آدمو می ترسونه جلو نیا
اون سگ اگه گاز می گیره تولشو دندون می گیره
سلام دوست خوبم
با یه ترانه به روزم . خوشحال میشم سر بزنی.
بیای هاااااااااااااااااااااااا. منتظرم
دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
هر روزتان نوروز
به روزم بایک شعر جدید ومنتظر آمدنت[گل]
سلام
زیبا و خواندنی بود.
سلام
ممنون برای دعوتتون
هر چند که خیلی وقته آپ کردید
زیبا بود
موفق باشید
مـــا؟!
عاشق و
رند و
مست و
عالم سوزیم
با مــــا منشین ٬ اگر نه بدنام شوی !!!
سلام
زیبا بود
ممنون از لطف شما
امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشد
سلام عزیز
آمدم و خواندم و تازه شدم
برای دومین بار عید بر شما و همشهریانت مبارک باد
باز کن پنجره باغ دلت را به بهار
که نسیم سحری تاج گلی هدیه دهد
سوز سرما افسانه شد ، گستره گل نوید روز دگر است .
در این نو بهاران آرزومندم که نشاط شادمانی ، شادابی زندگی،
سعادت سلامتی ، گل خنده دیدار دوست، مهر مهر ورزان همواره با شما باد
کجا رها کنم این بار غم که بر دوش است
چراغ میکده آفتاب خاموش است
با بهار انسانی تر نگاه می کنیم . این راز بزرگ بر شما فرخنده باد .
قلمت تیز و دفترت پر برگ
سلام . متشکرم . بهاران خجسته باد . سبز باشید . بدرود.
سلام عزیز
به روزم با یک ترانه و منتظر
سلام
شقابق های آبی با"غزلی طوفانی" به روز است.
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ى توست
درود و بدرود[گل]
سلام
شقایق های آبی با//غزلی طوفانی//به روز است.مشرف بفرمایید.[گل]
سلام
ساعت سکوت کرده و حرفی نمیزند
به روزم و...
صحرا پر از سکوت و تب و گریه ی تفنگ
می خواند با صدای بدی شروه- بنگ ...بنگ-
سلام می دونی عشق کیلویی چنده؟
به روزم با عشق
منتظرم